تمام های و هویِ ما تعارف

https://t.me/ahmadyazdany/3161بهنگامی که شیطان خائنانه
بلای جان حق شد ماهرانه
وَ با همدستی یک عدّه خائن
کند بلوا به پا در هر کرانه
اگر عاقل تامّل کرده بیند
بدام توطئه افتاده خانه
شدند همدست باهم موش و گربه
بهم پاشیده از آن وضع لانه
به ضدّ ما شدند آنها ولی ما
به سوی هم  تفنگامان نشانه
نه تغییری نه آداب و نه ترتیب
نگهبانان نشسته ابلهانه
بساط شایعه هر روز برپا
وَ ما تکرار کرده جاهلانه
شتابان می رویم و شادمانیم
بسوی رنج در روز و شبانه
چنان چون کودکان خردسالیم
ولی در ادّعا پیری یگانه
تمام های و هویِ ما تعارف
تعارف‌های پوچ و بچّگانه
سوار ما گروهی رند و خودخواه
وَ فرمان رانده بر ما مالکانه
به هر سازی که میخواهند رقصان
به هر سوئی که فرموده روانه
ندارد عاقبت قطعاً وَ حتماً
بجای حرکت ، آوردن بهانه
خدایا سرنگون کن کاخ شیطان
بکن او را به گور خود روانه
به جائی عاقلی میگفت و می رفت
میان هر دهان ماری نهانه.
احمد یزدانی
https://t.me/ahmadyazdany

پست‌های معروف از این وبلاگ

حسّ باران

دوست