پست‌ها

نمایش پست‌ها از اوت, ۲۰۲۲

دانش

 چون انرژی روبرو با کاهش است فقر عالم سویه اش افزایش است از برای سفره های مردمان راه حل تنها کلید دانش است

نخبگان

 غرب است که از غفلت ما آباد است زیرا که به صید نخبگان استاد است ما مرکز تربیت و آنها مصرف آنچه نشود شنیده هم فریاد است.

کام مردم

 ملّت آزاده را از فقر آزادش کنید خاطر رنجیده را با همّتی شادش کنید زخمی و جنگنده و درمانده از دست معاش تابلوی هستی او را نقش فرهادش کنید ملّت ایران بزرگ است و عمیق و ریشه دار روح مجروح وطن را شهر آبادش ‌کنید گنجهای زیر پا را کرده استخراج بعد هرکه اهل کار و کوشش بود امدادش کنید کام مردم گر شود شیرین کند غوغا بپا کشور آزادگان را بندی دادش کنید سر بکار مردم خود کرده با شور و شعور نقشه های دشمنان را پوچ و بربادش کنید.

ادب

 وقتی که ادب منزوی و گشته فراموش بر اهل ادب باز کند بی ادب آغوش وقتی که به پا کرده ادب کاخ خرد را گردیده دهان ساکت و فعّآل شده گوش .

ننگین تبار

 ذرّه ای هستم ز خاک این دیار کرده همراهی حق در پای کار خائنین چندچهره نزد من ، عدّه ای بیریشه ی ننگین تبار.

خودش

 همواره نشسته بوده در جای خودش پنهان شده در پناه دنیای خودش سعی ای ننموده مزد آن را میخواست در حبس تصوّرات بی‌جای خودش هر روز به نقش تازه ای رو می‌کرد در مخمصه های سخت اجرای خودَش مفهوم بشر بلای جانش شده بود منکر به وجود طول و پهنای خودش برخاسته خورده بعد از آن می‌خوابید بی قید و رها ز دست امضای خودش از زندگی و زمانه اش می نالید مخفی شده در کمند معنای خودش در حسرت روز خوش شد عمرش سپری زد تیشه به پای حال فردای خودش  رفتند همه او در عالمش تنها ماند زندانی در حصار غمهای خودش .

پناه

 پناه آورده ام ای مهربان خالق بکن کاری نده شادی به دشمن مردم ما را گرفتاری هوا سرد است و اوضاع عجیبی حاکم است اکنون نکن آلوده ی فقر و اسیر پنجه ی خواری .