پست‌ها

نمایش پست‌ها از نوامبر, ۲۰۱۹

خانه شد تکیه غم بسکه همه بدفرمیم

تصویر
خانه خانه شد تکیه غم بسکه همه بد فرمیم چونکه درد و ستم آمد همگی  جا خوردیم شده سهمیه ی ما از می بیغش لافش بسکه بر ساقی میخانه درشتی کردیم گریه شد کار و بگونه قطراتش  چسبید غنچه ای بوده که با باد بلا پژمردیم قبل از آغاز درو حاصل خرمن پیداست ما که جز شکوه و حرمان به زمین نسپردیم ظلم را دیده بجای یقه گیری و دفاع به تماشا شده مشغول و از آن افسردیم عاقبت وقت خداحافظی و رفتن خود داده هر بود و نبود و کفنی را بردیم .

رجال بی وطن

از زخم وطن نفوذیان آبادند  از زردی روی هموطن دلشادند این ها چو رجال بی وطن در غربت در کندن گور و دفن خود استادند .