گفتگو با باد

در سوّم شعبان شده هستی متعالی آمد به جهان نورِ هدایت و تعالی سردار همه حق طلبان شد متولّد بخشیده ز نورش به جهان عِزّ و جلالی کشتی نجات آمد و روشنگر گیتی بر چهره ی عالم شده زیبا خط و خالی وقتی که پیمبر شده آگه ز تولّد گریان شدو بوسیده حسینش متوالی فرموده که در کربُبَلا میدهد ایشان، با خون به شرف عزّتِ بیمرگ و زوالی از خون حسین ابن علی حق متکثّر حق جلوه ای از شعشعه ی نیک خصالی یک بار نه ، هفتادو دو بار از طرف خصم در کربُبَلا کشته شود حق به چه حالی، نفرین به یزید ابن معاویّه وَ یاران با هرکه که بد کرد ، اگرچه به خیالی دنیا ست چو دریا و حسین کشتی امن است تاریخ ندیده است چنین اوج و کمالی یاران شریف هر یکشان عشق مجسّم عشقی که به هر یک شده در جان متجالی در پای تعهّد سرو جان هدیه نمودند حل کرده به جانبازی خود هرچه محالی در پهنه ی عالم نشده دیده چو ایشان با لطف توکّل شده اند قلّه و عالی نوری که جهان را ببرد زیر شمولش عشقِ به حسین ابن علی ، مهرو تعالی. #احمد_یزدانی https://t.me/ahmadyazdany

قلعه ی ایران که محکم روی پاست از سپاه و مردم بی ادّعاست کار شیطان بزرگ و نوکران توطئه در آشکار و در خفاست از غرورش مست قدرت گشته است غافل از عزم سپاهی های ماست از قضا سرکنگبین صفرا دهد هر مرض وقتی خدا خواهد شفاست زد به زیر عهد و پیمان بی سبب رو شده دستش که بد عهد و اداست کشور ما زیر چشم موشک است کار مخفی نه که امری برملاست نیّت شیطان به شیطان می رسد دشمنیهایش بجان او بلاست واحده شد کشور از لطف خدا مهر مردم با سپاه بی انتهاست عشق او با جان مردم شد عجین همّتش خدمت به مردم بی صداست گر خدا خواهد شود نیش همچو نوش حق بخواهد زهر عقرب خود دواست واقعیّت اینچنین است در وطن از سپاه هر جشن دشمن چون عزاست تا سپاه مقتدر در کشور است هر نگاه چپ به ایرانی خطاست. #احمد_یزدانی https://t.me/ahmadyazdanypoem

در سوّم شعبان شده هستی متعالی آمد به جهان نورِ هدایت و تعالی سردار همه حق طلبان شد متولّد بخشیده ز نورش به جهان عِزّ و جلالی کشتی نجات آمد و روشنگر گیتی بر چهره ی عالم شده زیبا خط و خالی وقتی که پیمبر شده آگه ز تولّد گریان شدو بوسیده حسینش متوالی فرموده که در کربُبَلا میدهد ایشان، با خون به شرف عزّتِ بیمرگ و زوالی از خون حسین ابن علی حق متکثّر حق جلوه ای از شعشعه ی نیک خصالی یک بار نه ، هفتادو دو بار از طرف خصم در کربُبَلا کشته شود حق به چه حالی، نفرین به یزید ابن معاویّه وَ یاران با هرکه که بد کرد ، اگرچه به خیالی دنیا ست چو دریا و حسین کشتی امن است تاریخ ندیده است چنین اوج و کمالی یاران شریف هر یکشان عشق مجسّم عشقی که به هر یک شده در جان متجالی در پای تعهّد سرو جان هدیه نمودند حل کرده به جانبازی خود هرچه محالی در پهنه ی عالم نشده دیده چو ایشان با لطف توکّل شده اند قلّه و عالی نوری که جهان را ببرد زیر شمولش عشقِ به حسین ابن علی ، مهرو تعالی. #احمد_یزدانی https://t.me/ahmadyazdany